شایبة
نویسه گردانی:
ŠAYB
شایبة. [ ی ِ ب َ ] (ع ص ) شائبة. مؤنث شائب و شایب و اشیب بمعنی زن موی سپید. (از اقرب الموارد). و رجوع به شائب و شائبة شود. || (اِ) آمیزش و آلودگی . (منتهی الارب ). چرکی و زشتی . (شمس اللغات ). ج ، شوایب . || شک و شبهه و گمان و احتمال . (ناظم الاطباء) : و نقاب شایبه ٔ وحشت و نفاق از چهره ٔوفاق برانداخته آید. (جهانگشای جوینی ). و در تداول عامه گویند: بدون شایبه یعنی بدون شک و شبهه . (از ناظم الاطباء). پاک و پاکیزه . || آفت و آسیب .(ناظم الاطباء). رجوع به شائب و شائبة و شایب شود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شعیبة. [ ش ُ ع َ ب َ ] (اِخ ) قریه ای است در ساحل بحر از طریق یمن ، و نیز گویند جایگاهی است در بطن الرمة. (از معجم البلدان ). وادیی است . (منته...
شائبه . [ ءِ ب َ] (ع اِ) قذر. دنس . ج ، شوائب . (از اقرب الموارد). چرک . (مقدمه ٔ لغت میر سید شریف جرجانی ). || آمیختگی . (آنندراج ). آمیزش . (من...
بی شایبه . [ ی ِ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + شایبه ) بی شائبه . بی شک و بی ریب . (ناظم الاطباء). بی آمیزش چیزی وبی آلودگی . (آنندراج ). رجو...