اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شبان

نویسه گردانی: ŠBAN
شبان . [ ش َب ْ با ] (ع ص )شبانی . اشبانی . مرد که سرخ روی و گلگون سبلت باشد. (از متن اللغة). رجوع به شُبّان و رجوع به شبانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
سرخ شبان باهودار. [ س ُ ش َ ن ِ ] (اِخ ) سرخ شبان یهوه . یهوه به عبری خدای بنی اسرائیل و یا «... یهودا» و یا «... یهودان » و در هر حال پهلوی...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
داوود صالحی
۱۳۹۵/۱۱/۲۷
0
0

شیخ شبان نام روستایی از توابع شهرستان بن از استان چهار محال بختیاری می باشد . اکثر سکنه آن سادات میباشند . یکی از نوادگان حضرت موسی از ترس حاکم سفاک اصفهان به این منطقه که ییلاق مرد عشایر عرب بوده پناه میبرد و به عنوان چوپان مشغول به کار می‌شود و چون مردی
عابد و پرهیزگار بوده نزد صاحب گوسفندان اجر و قرب پیدا کرده و به عنوان سرور شبانان یا شیخ شبانان مشهور گردیده . و پس از ازدواج با دختر صاحب گوسفندان و مرگ او وارث و مالک منطقه فوق و گله می شود . پس از مرگ او در همین زیارتگاه فعلی دفن می‌گردد . بعدها این منطقه
به علت وجود ارامگاه این سید ارجمند شیخ شبان نام گرفت و اکثریت اهالی شیخ شبان فرزندان او میباشند .


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.