اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شب پیمای

نویسه گردانی: ŠB PYMAY
شب پیمای . [ ش َ پ َ / پ ِ ] (نف مرکب ) شب پیما. آنکه در شب راه رود. که شب پیمایی کند. || کنایه از شب بیدار. (برهان ). شب بیدار و بی خواب . (ناظم الاطباء) (انجمن آرا) :
ما به فریاد آمدیم از ناله ٔ شبهای خویش
پرسشی میکن ز رنجوران شب پیمای خویش .

کمال خجندی .


|| دردمند، یعنی صاحب درد و آزار. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا). || عاشق مهجور و بیقرار. (برهان ) (ناظم الاطباء) (انجمن آرا).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.