اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شب شکستن

نویسه گردانی: ŠB ŠKSTN
شب شکستن . [ ش َ ش ِ ک َ ت َ ] (مص مرکب ) شب به سر بردن . مبیت . (مجموعه ٔ مترادفات ص 221). به سر شدن و به سر کردن شب . (بهار عجم ) :
شب شکستن بهر شبگیر است اندر زلف ۞ تو
شب شکست و هیچ دل را زهره ٔ شبگیر نیست .

رکنای مسیح .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.