اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شتاب آوردن

نویسه گردانی: ŠTAB ʼAWRDN
شتاب آوردن . [ ش ِ وَ دَ ] (مص مرکب ) شتافتن . شتابیدن . به تعجیل رفتن . عجله کردن :
چو آهو و خرگوش یابد عقاب
نیارد به دراج و تیهو شتاب .

اسدی .


بباید رفت روزی چند از این پیش
شتاب آوردن و بردن سر خویش .

نظامی


شه از مستی شتاب آورد بر شیر
به یکتا پیرهن بی درع و شمشیر.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.