شتر. [ ش َ ] (ع مص ) بریدن . (از اقرب الموارد) (غیاث اللغات ).
۞ || پلک چشم برگشتن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (از قاموس ). || مجروح کردن . (از اقرب الموارد). خسته کردن و (رنجاندن ). (از منتهی الارب ). || پاره نمودن جامه . (از اقرب الموارد). || برگردیدن پلک چشم از بالا و پائین . || دشنام دادن . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).