شجاع الدین
نویسه گردانی:
ŠJAʽ ʼLDYN
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) امیر ذوالنون ارغون . از امرای معاصر میرزا بدیعالزمان بود که مدتی رتق و فتق امور قندهارو فراه و زمین داور را داشت . رجوع به ذوالنون شجاع الدین و فهرست حبیب السیر چ کتابخانه ٔ خیام ج 3 شود.
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۳ ثانیه
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) ابوالقاسم اعور زوزنی . حاکم کرمان . رجوع به ابوالقاسم شجاع الدین زوزنی شود.
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابولؤلؤ مولی مغیرةبن شعبه شود.
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) اسماعیل بن عمرالظوری از ایوبیانی است که در دمشق حکومت داشته اند. (از معجم الانساب و الاسرات زامباور ج 1 ...
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) الیاس از خاندان «منتشا»ست که در مغلا، بالاط، بوزایوک ، میلاس ، بجین و مرن حکومت میکرده اند. بار اول حکومت...
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) سپهسالار قاسم بن محمود. وی در ذوالحجه ٔ سال 667 هَ . ق . به حکومت قلعه ٔ کاه منصوب گردیده است . (تاریخ س...
شجاع الدین . [ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) سلطان سورله ، یکی از اکراد و الواری است که در عهد شاه عباس به رتبه ٔ سلطانی و خانی رسیده است و مدتی ام...
اخی شجاع الدین . [ اَ ش ُ عُدْ دی ] (اِخ ) خراسانی . کوتوال قلعه ٔ بم از دوران ابوسعیدخان تا زمان امیر مبارزالدین محمد مظفری . مبارزالدین چند ...