اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شحشح

نویسه گردانی: ŠḤŠḤ
شحشح . [ ش ُ ش ُ ] (ع ص ، اِ) خر سبک . (منتهی الارب ) (از قاموس ). خر سبک و چالاک . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شحشح . [ ش َ ش َ ] (ع ص ، اِ) حریص . (منتهی الارب ). شحیح . (از اقرب الموارد). || بخیل . || بیابان فراخ . (منتهی الارب ).فلات واسع و دور که ...
شه شه . [ ش َه ْ ش َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف شاه شاه که در اصطلاح شطرنج آنرا کش گویند : گفت شه شه وآن شه کبر ۞ آورش یک به یک ۞ شطرنج برزد ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.