گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شدن نویسه گردانی: ŠDN شدن . [ ش َ دَ ] (اِ) بره ٔ آهو. (یادداشت مؤلف ) : ز عدل و ز انصاف تو در جهان نیندیشد از شیر شرزه شدن .فرخی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۱,۳۴۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۵ ثانیه واژه معنی هبا شدن هبا شدن . [ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرد و غبار شدن . به صورت ذرات گرد و غبار درآمدن : زی مشکلاتها نگشاید رهت کسی گاو از زمین دین به هوا بر هب... هرز شدن هرز شدن . [ هََ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) هدر رفتن و روان شدن آب به زمین لم یزرع . (یادداشت به خط مؤلف ). || خراب شدن و از کار افتادن پره ٔ ق... پرت شدن پِرت (بهکسر پ و سکون ر) شاید وامواژهای باشد از زبان فرانسوی: perte بهمعنی زیان، از دست دادن، تلف شدن. در فارسی امروز بیشتر بهمعنی دورریز بهکار م... هدر شدن بیهوده شدن ... باطل شدن ... به شکل هدر رفتن هم بیان شده است. حائز شدن صاحب ، دارا ، برخوردار ، دارنده شدن. مثال: رای گیری برای انتخاب ۵ عضور اصلی و دو عضو علیالبدل شورای مرکزی کانونهای کارآفرینی سراسر کشور صورت گرفت که... قائل شدن این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید. عائد شدن عائد شدن . [ ءِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول فارسی زبانان نصیب گشتن . به دست آمدن . سود بردن . فائز شدن فائز شدن . [ ءِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) خلاص شدن . نجات یافتن . رستگار شدن . || به کام دل رسیدن . || دست یافتن . || استنباط کردن . || کسب ک... دائر شدن دائر شدن . [ ءِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مقابل بائر شدن . آباد و معمور گشتن . زیر کشت درآمدن (زمین ). || رواج یافتن . از رکود برآمدن . برپا گردیدن .... خیت شدن خیت شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) شرمنده شدن . پس از بازماندن از دعوی خود. (یادداشت بخط مؤلف ).بور شدن . کنفتی بارآوردن . تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱۰ ۱۱ ۱۲ ۱۳ ۱۴ صفحه ۱۵ از ۱۳۵ ۱۶ ۱۷ ۱۸ ۱۹ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود