شر
نویسه گردانی:
ŠR
شر. [ ش ُ ] (اِ صوت ) آواز ریختن آب از بلندی . (یادداشت مؤلف ). رجوع به شرشرشود. || آب جاری . کر یا شر. کر و شر. در تداول عوام آب کر و آب جاری که شرعاً مطهرند و بی تغییر بو و طعم و رائحه نجس نشوند. (یادداشت مؤلف ).
واژه های همانند
۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
شر انگیختن . [ ش َ اَ ت َ ] (مص مرکب ) فتنه برپا کردن . فساد برانگیختن .
پر شر و شور. [ پ ُ ش َرْ رُ] (ص مرکب ) پربدی . || پرغوغا. پرهیاهو.
در گذشته قش یا کش نامیده میشد شهری است نزدیکی سمرقند زادگاه ترکان قشقایی
خیر و شر کردن . [ خ َ / خ ِ رُ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نوعی فال با خطوط چند بر زمین یا دیوار یا کاغذ کشیدن و سپس خط اولی راخیر و دومی را شر گف...