اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شراب خورده

نویسه گردانی: ŠRʼB ḴWRDH
شراب خورده . [ ش َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) می نوشیده . باده آشامیده :
شرابخورده ٔ معنی چو در سماع آید
چه جای جامه که بر خویشتن بدرّد پوست .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.