شراب کردن
نویسه گردانی:
ŠRʼB KRDN
شراب کردن . [ ش َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) شراب ساختن . شراب انداختن : پرسیده بودندش از شراب کردن و شراب خوردن ورود زدن و پوستها بستن بر دف و طبل و طنبور و بربط و آنچه بدین ماند. پیغمبر (ص ) فرمود: که این خصلتها از فرزندان قابیل برخاست . (از ترجمه ٔ طبری بلعمی ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
افیون در شراب کردن . [ اَف ْ دَ ش َک َ دَ ] (مص مرکب ) افیون در شراب ریختن . بیهوش گردانیدن و شدن . مشک در شراب کردن . از پر کار شدن . از هرک...