شرزة
نویسه گردانی:
ŠRZ
شرزة. [ ش َ زَ ] (ع اِ) یکی شرز، بمعنی شدید و سخت . (از اقرب الموارد). شدیده ای از شداید دهر. (یادداشت مؤلف ). || هلاکت . (ناظم الاطباء): رماه اﷲ بشرزة لاینحل منها؛ ای اهلکه . (از اقرب الموارد). || (مص مرة). قوت . شدت . صعوبت . درشتی . سختی .
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شرزه . [ ش َ زَ / زِ ] (ص ) ۞ خشمگین . (برهان ). تند و تیز و خشمگین و غضبناک . (ناظم الاطباء). خشمگین و برهنه دندان . (صحاح الفرس ). خشمناک بود...