اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرع

نویسه گردانی: ŠRʽ
شرع . [ ش ُرْ رَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شارع . شارعة. یقال : ابل شُرَّع و رماح شُرَّع . (از ناظم الاطباء). رجوع به شارع و شارعة شود. || ماهی سردروادارنده . (منتهی الارب ): حیتان شُرَّع ؛ ماهی هائی که سرها را بلند کرده اند. (ناظم الاطباء). || به کنار آب آیندگان .(ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 61) : اِذ تأتیهم حیتانُهم یوم َ سَبْتِهِم ْ شُرَّعاً. (قرآن 163/7).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
شراء. [ ش َ ] (اِخ ) ...بالا. از دهستانهای بخش وفس شهرستان اراک . شراء از دو دهستان بالا و پایین و از 108 قریه ٔ بزرگ و کوچک تشکیل شده است ...
شراء. [ ش َ ] (اِخ ) ...پایین . در خاور شهرستان همدان واقع شده است و خود شراء بدو قسمت بالا و پایین تقسیم میشود بالا جزء شهرستان اراک و شراء ...
تأبط شراً. [ ت َءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (اِخ ) ثابت بن جابربن سفیان بن عبدی الفهمی مکنی به ابوزهیر از مردم مضر است . شاعری بنام و در قسا...
ذوتأبط شراً. [ ت َ ءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (ع اِ مرکب ) تثنیه و جمع آنرا با لفظ ذو معلوم کنند. جائنی ذواتأبط شراً و ذووتأبط شراً.
ذووتأبط شراً. [ ذَ ت َ ءَب ْ ب َ طَ ش َرْ رَن ْ ] (اِخ ) ج ِ تأبطّ شرّاَ.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.