اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرف الدین

نویسه گردانی: ŠRF ʼLDYN
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) ابوالقاسم بن عبدالعلیم . رجوع به ابوالقاسم ... شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۲ ثانیه
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن شیخ یحیی منیری . از اهل قصبه ٔ منیر بنگاله ٔ هند و از عارفان و شاعران قرن نهم هجری قمری و از پ...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن علی بن یوسف بوفی قرشی . رجوع به احمدبن ... و روضات الجنات ص 756 شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) احمدبن موسی اربلی . رجوع به احمدبن موسی ... شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) احمد دماوندی . رجوع به احمد شرف الدین ... و لباب الالباب ج 1 صص 282-285 شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) لقب اسماعیل بن ابی بکر معروف ، به ابن المقری . رجوع به ابن المقری شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) انوشروان بن خالد فینی کاشانی ، مکنی به ابونصر،وزیر سلجوقیان ، متوفای 532 هَ . ق . وی اصلاً از مردم فین ک...
شرف الدین .[ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) حسام ، محمدبن ابی بکر نسفی .رجوع به حسام شرف الدین و لباب الالباب ج 2 ص 389 شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) حسن بن محمد رامی تبریزی . رجوع به رامی (تبریزی ) شود.
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) حسینی تبریزی لالوی ، معروف به میر شریف . او راست : انفس الاخبار، در تاریخ به فارسی ، که تألیف آن را ب...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) خلخالی . حاکم خلخال ، معاصر سلطان محمد خدابنده که در حمله ٔ قتلقشاه به گیلان هنگام عبور از خلخال به ح...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۶ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.