شرف الدین
نویسه گردانی:
ŠRF ʼLDYN
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) خلخالی . حاکم خلخال ، معاصر سلطان محمد خدابنده که در حمله ٔ قتلقشاه به گیلان هنگام عبور از خلخال به حضور قتلقشاه رسیده و او را از عزیمت منع می کرد. (از حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 194). رجوع به تاریخ مغول صص 312 - 313 شود.
واژه های همانند
۵۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۱ ثانیه
عبداللهی شرف الدین . [ ع َ دُل ْ لا ی ِ ش َ رَ فِدْ دی ] (اِخ ) دهی است از دهستان رستم بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون . واقع در 9هزارگزی ...
شاه شرف الدین مظفر. [ ش َ رَ فُدْ دی م ُ ظَف ْ ف َ ] (اِخ ) پسرمهتر امیر مبازرالدین محمد از آل مظفر است . درسال 725 هَ . ق . بدنیا آمده و در عهد...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) طوسی ، مظفربن محمدبن مظفر. ریاضی دان و منجم بنام ، متوفای 609هَ . ق . وی اصلاحاتی در اصطرلاب انجام دا...
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) حسین بن سلیمان حلبی طایی . رجوع به حسین بن سلیمان ... شود.