اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرق شناسی

نویسه گردانی: ŠRQ ŠNASY
شرق شناسی . [ ش َ ش ِ ] (حامص مرکب ) ۞ خاورشناسی . صفت شرق شناس . عمل آشنایی و معرفت به فرهنگ و تمدن و اوضاع مشرق زمین . (یادداشت مؤلف ). استشراق . خاورشناسی . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به خاورشناسی و شرق شناس شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.