اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرم آلود

نویسه گردانی: ŠRM ʼALWD
شرم آلود. [ ش َ ] (ن مف مرکب ) شرمنده و شرمگین و خجل و شرمنده روی . (ناظم الاطباء) :
روی شرم آلود او زیور نمی گیرد به خود
شبنم بیگانه را ره نیست در بستان او.

صائب تبریزی (از آنندراج ).


چشم شرم آلود او را مردمک چون مهر شرم
از پریشان گردی نظاره دارد درحصار.

صائب تبریزی (از آنندراج ).


رجوع به شرم آلوده شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.