اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شرمسار گشتن

نویسه گردانی: ŠRMSAR GŠTN
شرمسار گشتن . [ ش َ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) شرمسار شدن . خجل شدن . شرمنده گشتن . (یادداشت مؤلف ) :
هر که اول بنگرد پایان کار
اندر آخر او نگردد شرمسار.

مولوی .


گاه می گویم چه بودی گر نبودی روز حشر
تانگشتندی بدان در روی نیکان شرمسار.

سعدی .


رجوع به شرمسار شدن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.