اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شش بانوی پیر

نویسه گردانی: ŠŠ BANWY PYR
شش بانوی پیر. [ ش َ / ش ِ ی ِ ] (اِخ ) شش بانو. (ناظم الاطباء). کنایه از سیاره ها غیر آفتاب است اگرچه به حسب قرار عرب آفتاب نیز مؤنث سماعی است لیکن چون مقام مدح آفتاب است او را به منزله ٔ رجل و سایر سیارات را به منزله ٔ بانوان او خیال می کنند و این ادعای شاعرانه است نه اصطلاح . (آنندراج ) :
شش بانوی پیر کرده هر هفت
عالم به تو دید هفت در هفت .

خاقانی .


رجوع به شش بانو شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.