اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شش پر

نویسه گردانی: ŠŠ PR
شش پر. [ ش َ /ش ِ پ َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) نوعی از گرز آهنین که دارای شش پهلو می باشد. (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء). چوب دستی ضخیم و محکم که بر سر آن قطعه ٔ آهنی شش پهلو نصب کرده باشند و در تداول عوام شش برنیز تلفظ شود و شاید بدین مناسبت باشد :
غمنامه ٔ دشمن سیه رو
بسته ست به بال شش پر او.

محسن تأثیر (از آنندراج ).


چون خانه ٔ مسدس زنبور می شود
از باد شش پر غضب پرنیان برف .

محمد سعید اشرف (از آنندراج ).


ریخته از شش پر هیبت شکوه
مورچه ٔ زلزله در مغز کوه .

علاءالدین فائز (از آنندراج ).


|| گل شش پر. سرنگون . گل سرخ . (یادداشت مؤلف ). رجوع به سرنگون (گل ...) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.