اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شش لول

نویسه گردانی: ŠŠ LWL
شش لول . [ ش َ / ش ِ ] (اِ مرکب ) ۞ قسمی تپانچه دارای شش لوله ٔ گردان و به هر یک تیری . آلتی آچلان . طپانچه . رِوُلوِر1. حاجت . (یادداشت مؤلف ). سلاح آتشی کوچک دستی که جای شش فشنگ دارد.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ششلول بند. [ ش َ / ش ِ ب َ ] (نف مرکب ) آنکه ششلول به کمر بندد. (فرهنگ فارسی معین ). || کنایه از قلدر و زورگوست . نظیر قداره بند و چاقوکش .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.