شطرنج باز. [ ش ِ
/ ش َ رَ ] (نف مرکب ) کسی که شطرنج بازی می کند. (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). آنکه در بازی شطرنج مهارت دارد. (فرهنگ فارسی معین )
: شاه دل گم گشت و چون شطرنج را شه گم شود
کی تواند باختن شطرنج را شطرنج باز.
منوچهری .
هم از تست شطرنج شطرنج بازان
ترا مهره داده به شطرنج بازی .
ابوالطیب مصعبی (از تاریخ بیهقی ).
بازی خود دیدی ای شطرنج باز
بازی خصمت ببین پهن و دراز.
مولوی .
مطرب و شطرنج باز و افسانه گوی را راه ندهد. (مجالس سعدی ص
21). رجوع به شطرنج و شطرنجی شود.