اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شعله کشیدن

نویسه گردانی: ŠʽLH KŠYDN
شعله کشیدن . [ ش ُ ل َ / ل ِ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) شعله ور شدن . مشتعل گشتن . آتش گرفتن . سوختن . برافروختن :
سوزدلم فزون شد و تا مغز سر گرفت
آتش کشید شعله و این پنبه درگرفت .

شریف خازن تخلص (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.