گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شعله ناک نویسه گردانی: ŠʽLH NAK شعله ناک . [ ش ُ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ) دارای شعله . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). سوزناک . سوزان : بهوش باش دلا آه شعله ناک مکش کنون که ناوک او سینه را گلستان کرد.حکیم کاشانی (از آنندراج ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود