اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شقائق النعمان

نویسه گردانی: ŠQAʼQ ʼLNʽMAN
شقائق النعمان . [ ش َ ءِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) ۞ شقایق نعمان . نوعی از لاله که بغایت سرخ باشد. نعمان پادشاهی از عرب که لاله ٔ مذکور را از کوهستان آورده بود و بعضی گفته اند که وی لاله ٔ موصوف را نهایت دوست داشت . و صاحب بحرالجواهر نوشته که نعمان به معنی خونست ، پس نسبت کرد لاله را به خون به سببی است که سرخ میباشد. (آنندراج ) (از غیاث ): الاله ٔکوهی . شقر خوانند و به یونانی ذرموائی گویند و بری بود و بستانی بود و گل وی بزرگ بود، به پارسی لاله گویند، و نوعی دیگر از شقایق هست که آنرا آذریون گویند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). لاله ای است که از عهد نعمان بن منذر باز پیدا شده و بدو منسوب گشته . (نزهةالقلوب ).لاله ، واحد و جمع در آن یکی است و آن منسوب است به نعمان (خون ) بجهت سرخی آن ، یا منسوب است به نعمان پسرمنذر. (از ناظم الاطباء). لاله ٔ کوهی . (دهار) (مهذب الاسماء). کاسه بشکنک . شقایق نعمان . (یادداشت مؤلف ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شقایق النعمان . ۞ [ ش َ ی ِ قُن ْ ن ُ ] (ع اِ مرکب ) شقائق النعمان . آلاله . شقایق نعمان . لاله ٔ کوهی . عندم . (یادداشت مؤلف ). لاله . (مفاتیح...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.