اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکر افشاندن

نویسه گردانی: ŠKR ʼFŠANDN
شکر افشاندن . [ ش َ ک َ / ش َک ْ ک َ اَ دَ ] (مص مرکب ) شکر فشاندن . شکر پاشیدن . شکر ریختن . (یادداشت مؤلف ). || سرود خوش خواندن . خنیاگری کردن بنکوئی . نوای جانبخش ساز سر کردن . || نواهای دل انگیز و نغمه های شیرین نواختن :
سمعها پر سماع داودیست
کز سر زخمه شکّر افشانده ست .

خاقانی .


|| شیرین سخنی کردن . و رجوع به شکرافشانی شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.