اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکست خورده

نویسه گردانی: ŠKST ḴWRDH
شکست خورده . [ ش ِ ک َ خوَرْ / خُرْ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) منهزم . شکست یافته : لشکر شکست خورده ؛ مغلوب . (یادداشت مؤلف ). کاغی . (منتهی الارب ). هزیمت یافته و فرارکرده از جنگ . (ناظم الاطباء). و رجوع به شکست خوردن شود. || ترکیده و ترک خورده . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.