گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شکسته پایی نویسه گردانی: ŠKSTH PAYY شکسته پایی . [ ش ِ ک َ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) حالت و صفت شکسته پای . پای شکسته داشتن . (یادداشت مؤلف ) : هرکه را این شکسته پایی دادآن لطف کرد و مومیایی داد. نظامی .رجوع به شکسته پا شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود