اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شکم پرور

نویسه گردانی: ŠKM PRWR
شکم پرور. [ ش ِ ک َ پ َ وَ ] (نف مرکب ) شکم پرست . شکم بنده . (آنندراج ). مبطان . بطن . (یادداشت مؤلف ) :
بوالهوس را زآن لب شیرین نظر بر نشئه نیست
این شکم پرور برای نقل صهبا می خورد.

صائب تبریزی (از آنندراج ).


رجوع به مترادفات کلمه شود. || شهوت پرست . نفس پرور. عیاش . (ناظم الاطباء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.