شکم خاریدن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از بهانه کردن و عذر آوردن باشد. (برهان ) (از غیاث ) (از ناظم الاطباء). کنایه ازبهانه کردن است . (انجمن آرا) (آنندراج )
: مردم از مشتری و زهره و چرخ
خود سعادت چرا طمع دارد
کآن یکی زاهد فسرده دلیست
کز همه کارها شکم خارد
وآن دگر قحبه ایست زانیه ای
که همه شب خدای آزارد.
انوری (از انجمن آرا).