شکم دادن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) فروگشتن از میان . به طرف بیرون خم شدن . (یادداشت مؤلف ). انحنا پیدا کردن . (فرهنگ فارسی معین ). لمبر دادن
: گردون ز گرانسنگی این بار شکم داد.
حزین (از آنندراج ).
-
شکم دادن سقف ؛ میل کردن سقف از میانه به طرف زیر و نزدیک افتادن شدن آن . (یادداشت مؤلف ).