گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شکنجه نمودن نویسه گردانی: ŠKNJH NMWDN شکنجه نمودن . [ ش ِک َ ج َ / ج ِ ن ُ / ن ِ / ن َ / دَ ] (مص مرکب ) شکنجه کردن . عذاب دادن . تعذیب . (یادداشت مؤلف ) : وآن غلامان را شکنجه می نمودکه دفنیه ٔ خواجه بنمایید زود. مولوی .رجوع به شکنجه کردن شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود