اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شمع نشاندن

نویسه گردانی: ŠMʽ NŠANDN
شمع نشاندن . [ ش َ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) شمع گذاشتن . شمع نهادن . (از آنندراج ). قرار دادن شمع در جایی سوختن را :
چون شمعبه هر جا که نشانند نشینم
با هیچ کسم گفت و شنو بر سر جا نیست .

کلیم (از آنندراج ).


|| شمع کشتن . گل کردن شمع. خاموش کردن آن . (آنندراج ). فرونشاندن شمع. خاموش ساختن آن .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.