شناخته آمدن
نویسه گردانی:
ŠNAḴTH ʼAMDN
شناخته آمدن . [ ش ِ ت َ / ت ِم َ دَ ] (مص مرکب ) معرفت حاصل گشتن . شناخته شدن : این چند نکت از مقامات میر مسعود.... اینجا نبشتم تا شناخته آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 183).
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.