اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شنبه

نویسه گردانی: ŠNBH
شنبه . [ شَم ْ ب َ/ ب ِ / ب ِه ْ ] (اِ) ۞ شنبد. شنبذ. نام روز اول هفته باشد. (برهان ). نام اولین روز ایام هفته است و تا شش روز مکرر شود. و آن را شنبد با دال نیز گفته اند. (انجمن آرا) (آنندراج ). روز اول هفته . از کلمه ٔ عبری شَبَّت . سَبْت . (یادداشت مؤلف ): شیار؛ نام روز شنبه . (منتهی الارب ) :
تا چو آدینه بسر برده شد آید شنبه
تا چو ماه رمضان بگذرد آید شوال .

فرخی .


مانده میراث ز جدّانش از پارینه
شوخگن گشته ، از شنبه و آدینه .

منوچهری .


شنبه آنجا که قسم شنبه بود
و آن دگرها چنان کز آن به بود.

نظامی .


فکر شنبه تلخ دارد جمعه ٔ اطفال را
عشرت امروز بی اندیشه ٔ فردا خوش است .

صائب .


- شنبه شب ؛ شبی که فردای آن یکشنبه است .
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
شنبه . [ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ) مصحف شنه . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). شیهه ٔ اسب را گویند و بعربی صهیل خوانند. (برهان ). شیهه ٔ اسب باشد و آن را ...
شنبه . [ شُم ْ ب َ ] (اِخ ) نام چند منطقه است در نواحی غربی و جنوب شرقی فارس . (از فارسنامه ).
سه شنبه . [ س ِ شَم ْ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) روز چهارم از روزهای هفته که آنرا ناف هفته گویند. (ناظم الاطباء). یوم الثلاثا : بگیر روز سه شنبه نب...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نام طایفه ای ساکن سوزمه قلعه
شنبه ؛ از ایام هفته لوکی ؛ لوکی از خدایان یا یوتون‌ها (و یا هر دو) در اساطیر نوروژی است . ریشه اسم " لوکی " همچنان در دست بررسی است ولی بسیاری معت...
کهنه شنبه . [ ک ُ ن ِ شَم ْ ب ِ ](اِخ ) دهی از دهستان تمین است که در بخش میرجاوه ٔ شهرستان زاهدان واقع است و 150 تن سکنه دارد که از طایفه ...
چهل شنبه . [چ ِ هَِ شَم ْ ب َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش قلعه زراس شهرستان اهواز. در 15هزارگزی جنوب قلعه زراس کنار راه مالرو آب زالو به ...
سنا و شنبه . [ س ِ وَ شِم ْ ب َ ](اِخ ) (ناحیت ...) مرکب از دو ناحیه سنا و شنبه است که میانه ٔ مشرق و شمال کالی واقع است و این ناحیه مشتمل ...
شنبه دشتی . [ شُم ْ ب ِ دَ ] (اِخ ) نام یکی از رودخانه های فارس ، آب آن شیرین مایل به شوری است . آب رودخانه ٔ چنیز از چندین فرسخ عبور کند...
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
جواد مفرد کهلان
۱۳۹۰/۱۲/۲۴ Iran
2
1

کلمه اوستایی شن مویه به معنی بریده و قطعه و شیار باید ریشه نام شنبه باشد چه در منتهی الارب نام شنبه را شیار آورده اند. مسلم به نظر میرسد هیئت شنبد نام شنبه از تلفظ عربی آن به صورت شنبة در لسان فارسی زبانان عاید شده است.

جواد مفرد کهلان
۱۳۹۷/۰۲/۱۳
0
2

معنی شنبه طبق لغات سنسکریت می توان شنبه را به معنی [آغاز] شمارش روز و آدینه را به معنی روز استراحت گرفت: समय m. samaya account , भात adj. bhAta (=ruch) shining. अधीन adj. adhina resting on or in. یک منبع چینی از قرن هشتم میلادی از وجود ایام هفته به نام
یو شمبت، دو شمبت، سه شمبت، چر شمبت، پنج شمبت، شش شمبت و شمبت در ایران نام برده است. ریشه واژه های سَمَیه و بهاته در واژۀ شمار (شمَ-ار) فارسی و "با" (درخشیدن) در اوستایی دیده میشود: samaya from PIE *smm-o-, suffixed form of root *sem- (1) "one; as one, together
with.", भाति verb bhAti {bhA} shine, bhāu- 1. bhā- to shine, glisten. ایرانیها نام شنبه را بر خلاف شبّات (روز استراحت) برای روزهای هفته تکرار کرده اند و این نشانگر آن است که این کلمه برای آنها مفهوم بومی روشنی به غیر از استراحت داشته است. در اسامی روزهای
سماوی میترایی هم کلمۀ شید در معنی درخشان (روز) است.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.