اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شوخ گرفتن

نویسه گردانی: ŠWḴ GRFTN
شوخ گرفتن . [ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) شوخ بستن . درشت و هنگفت شدن دست از کار و محنت و مزدوری و پینه بستن آن . (ناظم الاطباء). پدید آمدن چرک و وسخ در اندام و پینه بستن دست و پای بالخصوص :
اگر شوخ گیرد همه جای من ۞
چه باشد دلم از طمع هست پاک .

خسروی .


رجوع به شوخ بستن شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.