اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شور انگیختن

نویسه گردانی: ŠWR ʼNGYḴTN
شور انگیختن . [ اَ ت َ ] (مص مرکب ) تهییج کردن . اثاره . (یادداشت مؤلف ) :
جنگی که تو آغازی صلحی که تو پیوندی
شوری که تو انگیزی عذری که تو پیش آری .

منوچهری .


بس کن ز شور انگیختن وز خون ناحق ریختن
کز بس شکار آویختن می بگسلد فتراک تو.

خاقانی .


|| فتنه و آشوب برپا کردن :
ای بسا شورا کز آن زلفینکان انگیختی
گر نترسیدی تو از منصور ۞ عادل کدخدای .

منوچهری .


هر روز بهر دستی رنگی دگرآمیزی
هر لحظه بهر چشمی شور دگر انگیزی .

خاقانی .


|| بانگ و فغان برآوردن :
صبح پیش ازوقتشان عید از درون برساخته
مرغ پیش از وجدشان شور از نهان انگیخته .

خاقانی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.