اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شور نشستن

نویسه گردانی: ŠWR NŠSTN
شور نشستن . [ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) خاموش شدن فتنه :
در جهان از نظر عدل تو بنشیند شور
وز جهان هیبت شمشیر تو بنشاند شر.

فرخی .


- شور فرونشستن ؛ خاموش شدن نایره ٔ آشوب . خوابیدن فتنه :
شور جهان به حشمت خواجه فرونشست
در هر دلی نشاط بیفزود و غم بکاست .

فرخی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.