اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شوریده رای

نویسه گردانی: ŠWRYDH RʼY
شوریده رای . [ دَ / دِ ] (ص مرکب ) دیوانه . مجنون . (از ناظم الاطباء). گم کرده خرد :
کشنده دو سرهنگ شوریده رای
بنزد سکندر گرفتند جای .

نظامی .


|| با رأی ناصواب :
چه جای است این که بس دلگیر جای است
که زد رایت که بس شوریده رای است .

نظامی .


پریشان خاطر و شوریده رایم
همی با فکرت خود برنیایم .

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.