اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شوی کرده

نویسه گردانی: ŠWY KRDH
شوی کرده . [ ک َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) شوهرکرده . دختری که شوهر گزیده باشد :
ور صد هزار عذر بگوئی گناه را
مر شوی کرده را نبود زیب دختری .

سعدی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.