شهاب
نویسه گردانی:
ŠHAB
شهاب . [ ش ِ ] (اِخ ) ابن نظام . او راست : شرحی بر معمیات حسین بن محمد شیرازی . (از کشف الظنون ).
واژه های همانند
۲۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن محمد معروف به ابن عباس قاری شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن ابراهیم بن هلال خواصی مقدسی شافعی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ](اِخ ) رجوع به احمدبن محمد برنسی فاسی مالکی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن جباره مقدسی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن حنبلی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن خضر شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمدبن عثمان خلیلی مقدسی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمد خزرجی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمد طوخی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن محمد عجمی شود.