شهاب
نویسه گردانی:
ŠHAB
شهاب . [ ش ِ ] (اِخ ) احمدبن حجی سعدی مفتی شام . او راست : ذیلی بر کتاب عبرالاعصار و خبرالامصار از سال 518 تا 749 هَ . ق . اتمام بقیه را به شاگردش ابی بکربن احمدبن شهبه محول کرد. (از کشف الظنون ).
واژه های همانند
۲۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) نام ابومحمودبن احمدبن محمد مقدسی است . رجوع به ابومحمود... شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) نام ابوالمظفر سام بن حسین چهارمین از پادشاهان غور که در خراسان حکومت می کرد و تا حدود سال 602 هَ . ق . د...
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) لقب احمد مشهور به مؤید پانزدهمین از ممالیک برجی مصر و شام (865 هَ . ق .). (از فرهنگ فارسی معین ).
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ )رجوع به احمدبن ابی بکربن حموی معروف به رسام شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن ابی بکربن زید شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن احمدبن حمزة الرملی شود.
شهاب الدین . [ ش ِبُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن احمدبن سلامه شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن عبداللطیف شرجی زبیدی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به احمدبن ادریس صنهاجی قزافی مالکی شود.
شهاب الدین . [ ش ِ بُدْ دی ](اِخ ) رجوع به احمدبن اسماعیل بن محمد کورانی شود.