شهره
نویسه گردانی:
ŠHRH
شهره . [ ش ُ رَ / رِ ] (اِ) بمعنی سهره که از گلها ترتیب دهند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ). چیزی از گل و مروارید و از مقیش که بهنگام عروسی بر سر داماد بندند.
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
شهره ٔ آفاق . [ ش ُ رَ ی ِ ] (اِخ ) نام شاعری باستانی و از شعر او در لغت نامه ٔ اسدی شاهد آمده است و از این قرار از شاعران قرن چهارم یا اوای...
شهرة. [ ش ُرَ ] (ع مص ) شَهْر. || آشکارا شدن چیزی بزشتی و رسوایی ، یا عام است . (منتهی الارب ). آشکارا شدن . (تاج المصادر بیهقی ). رجوع به ...
شحرة. [ ش ِ رَ ] (ع ص ، اِ) کرانه ٔ تنگ از رود. (منتهی الارب ). شط تنگ . (از اقرب الموارد).