شیخ محمد
نویسه گردانی:
ŠYḴ MḤMD
شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) اول . مؤسس خاندان شرفای حسنی (مراکش ) ملقب به شیخ (جلوس 951 - 965 هَ . ق .) رجوع به طبقات سلاطین لین پول و فرهنگ فارسی معین شود.
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
شیخ محمد. [ ش َ م ُ ح َم ْم َ ] (اِخ ) دهی از دهستان نهرهاشم بخش مرکزی شهرستان اهواز است و 300 تن سکنه دارد. این آبادی از سه محل تشکیل ش...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
علی ابن شیخ محمد ابن عبد الرحمن پزشک بزرگ ایرانی که گمان میرود زندگی اش در سده هفدهم م. بوده است. اطلاعات در باره او ناچیز است. آنچه مسلم است دائرةال...
ده شیخ محمد. [ دِه ْ ش َ / ش ِ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میرعبدی بخش دشتیاری شهرستان چاه بهار. واقع در 7هزارگزی جنوب خاوری ...