اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیدا کردن

نویسه گردانی: ŠYDʼ KRDN
شیدا کردن . [ ش َ / ش ِک َ دَ ] (مص مرکب ) شیفته و واله ساختن :
ناله ٔ بلبل سحرگاهان و باد مشکبوی
مردم سرمست را کالیوه و شیدا کند.

منوچهری .


|| آشفته و بی خرد و دیوانه ساختن :
ای کرده قال و قیل تو را شیدا
هیچ از خبر شدت بعیان پیدا.

ناصرخسرو.


زر خرد را واله و شیدا کند
خاصه مفلس را که خوش رسوا کند.

مولوی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.