اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیرشکار

نویسه گردانی: ŠYRŠKAR
شیرشکار. [ شی ش ِ ] (نف مرکب ) متهوّر و باجرأت . (ناظم الاطباء). || شکارکننده ٔ شیر. آنکه شیر را صید کند. || کنایه از دلیر. شجاع . (فرهنگ فارسی معین ) :
در بزم درم باری ودینارفشانیست
در رزم مُبارزشکر و شیرشکاریست .

فرخی (دیوان ص 22).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.