اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیرین بهانه

نویسه گردانی: ŠYRYN BHANH
شیرین بهانه . [ ریم ْ ب َ ن َ / ن ِ ] (ص مرکب ) که بهانه ٔ خوش و دلپسند بیاورد :
از بس دهان تنگ تو شیرین بهانه است .

صائب تبریزی (از آنندراج ).


هر دم هزار بوسه طلب را به گفتگوی
وامی کند ز سر لب شیرین بهانه اش .

صائب تبریزی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.