گفتگو درباره واژه گزارش تخلف شیرین گزار نویسه گردانی: ŠYRYN GZʼR شیرین گزار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) شیرین گفتار.شیرین سخن . شیرین بیان . (یادداشت مؤلف ) : همان چربگو مرد شیرین گزارچنین چربی انگیخت از مغز کار. نظامی .رجوع به مترادفات کلمه شود. واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد. نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود