اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

شیرین گفتار

نویسه گردانی: ŠYRYN GFTAR
شیرین گفتار. [ گ ُ ] (ص مرکب ) شیرین کلام . شیرین زبان . (ناظم الاطباء) :
تا ز آئینه ٔ شبرنگ نیاید بیرون
متکلم نشود طوطی شیرین گفتار.

صائب (از آنندراج ).


رجوع به مترادفات کلمه شود.
|| شیرین گفتار؛ (اِ مرکب ) مقلوب گفتار شیرین :
اول دل من گرم همی داشتی و من
دل بر تو فروبسته بدان شیرین گفتار.

فرخی .


رجوع به شیرین سخن (اِ مرکب ) شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.